در سالهای پایانی سلطنت رضاشاه و در آستانه حمله متفقین به ایران، سخن از آن بود که رقم نهایی ارتش ایران به حدود یکصدهزار نفر رسیده است و نیروهای سه گانه با سلاح‌های نظامی مناسبی تجهیز شده‌اند.

به گزارش سرویس تاریخ مشرق؛ جنگ جهانی دوم با حمله آلمان به لهستان آغاز گردید و بلافاصله، دولت ایران بیطرفی خود را اعلام نمود. رضاخان در نطق خود در مراسم افتتاح دوازدهمین دوره مجلس شورای ملی بر این موضوع تاکید و اظهار امیدواری کرد که دولت ایران، روابط دوستانه خود را با کلیه کشورها اعم از متخاصم یا غیر متخاصم حفظ کند. اما دیری نپایید که متفقین به بهانه حضور آلمان‌ها در ایران به کشورمان هجوم آوردند و مرزهای ایران را درنوردیده و کشور اشغال شد. ارتش پرطمطراق رضاشاهی که دز این سال‌های هزینه زیادی خرج آن کرده بود بیشتر چند ساعت دوام نیاورد. حال که سالروز اشغال ایران توسط متفقین است بر آن شدیم که بررسي تطبيقي مقاومت ملي در جريان جنگ‌هاي اول و دوم جهاني را برای مخاطبین خود عرضه نماییم. پژوهشگر تاریخ معاصر ایران «مظفر شاهدی» با اینکه مشغولیات زیادی داشت، چکیده‌ای از بررسی‌ها و مطالعات تاریخی خود را با ما به اشتراک گذاشت.
  بررسي تطبيقي مقاومت ملي در جريان جنگ‌هاي اول و دوم جهاني؛
 
*با توجه به موضوع گفتگو که پیرامون بررسي تطبيقي مقاومت ملي در جريان جنگ‌هاي اول و دوم جهاني؛ در ابتدا وضعیت ارتش ایران در جنگ جهانی اول و دوم برایمان توضیحاتی را بفرمایید.

واقعیت این است که برخلاف دوران جنگ جهانی دوم، هنگامی که جنگ جهانی اول آغاز شده و نیروهای متخاصم محور و متفق بخش‌های زیادی از خاک کشور ما را مورد تاخت و تاز قرار دادند، ایران ارتش منظم قابل اعتنایی نداشت. در آستانه جنگ جهانی  اول رقم کل نیروهای قزاق، که مهمترین و منظم‌‌ترین نیروی نظامی ایران محسوب می‌شد، به‌ سختی از 5 تا 6 هزار نفر فراتر می‌رفت، اگر چه بر روی کاغذ تعداد نیروی قزاق حدود 8 تا 9 هزار نفر اعلام می‌شد. تعداد کل نیروی ژاندارمری هم، که عمدتاَ توسط سوئدی‌ها سازماندهی و هدایت می‌شد، حتی کمتر از نیروهای قزاق بود. قوای نظمیه یا همان شهربانی هم کمابیش در حدود 4 تا 5 هزار نفر برآورد می‌شد. بنابراین در خوشبینانه ترین حالت رقم کل نیروهای نظامی و انتظامی پراکنده کشور در آن روزگار از 15 تا 16 هزار نفر فراتر نمیرفت. با این توضیح که در سازماندهی و فرماندهی نیروهای سه‌گانه مذکور هم عمدتاَ مستشاران و افسران نظامی خارجی نقش تعیین کننده تری ایفا می‌کردند؛ و در این میان به دلیل سیاستهای سلطه جویانه و تجاوزکارانه کشورهای انگلستان و روسیه تزاری بخش اعظمی از نیروهای نظامی فاقد تجهیزات و آموزش کافی نظامی و لجستیکی بوده و به دلیل بحرانهای فزاینده مالی و اقتصادی پرداخت حقوق و مزایای قشون عمدتاً با تأخیرهای چندماهه همراه بوده و حاصل آن که نمی شود گفت در آستانه جنگ جهانی اول ایران به معنای واقعی دارای ارتش و قوای نظامی قابل توجهی بوده است.

اما در سالهای پایانی سلطنت رضاشاه و در آستانه حمله متفقین به ایران، سخن از آن بود که رقم نهایی ارتش ایران به حدود یکصدهزار نفر بالغ شده است و نیروهای سه گانه دریایی، هوایی و زمینی با سلاحهای نظامی مناسبی تجهیز شده‌اند و فرماندهی نظامی متمرکز و یکپارچه‌ای با محوریت نهایی رضاشاه بر قوای سه گانه نظامی کشور سیطره دارد. در واقع هم در سراسر دوران سلطنت رضاشاه سرمایه گذاری‌های کلانی می‌شود در راستای تجهیز و تقویت نیروهای نظامی و انتظامی کشور صورت گرفته و احتمالاً برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران ارتشی منظم و یکپارچه در کشور شکل گرفت.

اين را هم اضافه كنم كه، ارتشِ ولو منظم و مجهز رضاشاه را بايد در همان كاليبر يك كشور جهان سومي مورد سنجش و ارزيابي قرار داد كه در مطلوب‌ترين وضعيت مي‌توانست در برابر كشورها و قدرتهاي كوچك منطقه‌اي از مرزهاي كشور دفاع كند و همچنان كه عملاً نشان داد، در حدي از توان رزمي، تجهيزاتي و كارآمدي قرار نداشت كه بتواند در برابر تهاجمات نظامي قدرتهاي نظامي بزرگ جهان مقاومت كند. همچنان كه قبلاً هم بارها گفته‌ام، برخلاف آنچه اشتهار نادرست پيدا كرده است، ارتش و نيروي نظامي ايران در دوره سلطنت فتحعلي‌شاه قاجار بسي توانمندتر و كارآمدتر از ارتش دهها هزار نفري دوره رضاشاه بود كه، توانست طي دو جنگ بزرگ بيش از 12 سال در برابر ارتش قدرتمند روسيه تزاري مقاومت كرده و حتي بارها در صحنه نبرد بر نيروي دشمن غلبه پيدا كند. در حالي كه ارتش رضاشاه به‌هنگام حمله متفقين به‌ايران در سوم شهريور 1320، حتي چند ساعت هم نتوانست در برابر مهاجمان مقاومت كند.

* در هر دو جنگ جهانی ایرانی توسط نیروهای بیگانه اشغال شد؛ فرق اساسی این دو اشغال به چه صورتی بود؟

البته كه آسيب‌ها،‌صدمات و تبعات سوء سياسي- امنيتي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و انساني اشغال ايران در هر دو جنگ جهاني اول و دوم جبران‌ناپذير و مرارت‌بار بود؛ اما، جامعه ايراني در آستانه اشغال كشور در هر يك از جنگهاي مذكور شرايط سياسي- امنيتي، اجتماعي و اقتصادي متفاوتي را تجربه مي‌كرد. در آستانه جنگ جهاني اول چند سالي بود كه از پيروزي انقلاب مشروطه سپري مي‌شد و جامعه ايراني به‌رغم ناملايمات، فشارها و بحران‌هاي پردامنه داخلي و خارجي تلاش مي‌كرد به‌اين عصر جديد حيات سياسي و اجتماعي خود سروساماني داده و براي رهايي از اوضاع دشواري كه دامنگيرش شده بود، در جستجوي فضاهاي مناسب‌تر و اميدبخش‌تري بود.
 
همچنين برغم تداوم ديرپاي مداخلات سلطه‌جويانه، رقابت‌آميز و استعماري دو كشور روسيه تزاري و انگلستان، كه با مشكلات پرشمار اقتصادي، امنيتي و سياسي داخلي همراه بود، مردم ايران در مجموع هنوز در پي فائق آمدن بر بحران‌هاي پيش‌رو بود. ضمن اين‌كه، در آستانه جنگ جهاني اول، بسياري از قلمروهاي ايران در شمال و جنوب كشور، عملاً عرصه تاخت و تاز نيروهاي نظامي- اطلاعاتي و سياسي دو كشور روسيه تزاري و انگلستان بود؛ تا جايي كه وقتي جنگ شروع شد و به‌سرعت گسترش يافت، روند اشغال ايران از سوي كشورهاي متخاصم فزاينده‌تر و پردامنه‌تر گرديده و نهايتاً بخش اعظمي از مناطق ايران در شمال و شمالِ‌شرق، سراسر غرب و جنوب و نيز بخشهاي زيادي از مناطق مركزي كشور، عرصه تجاوزات نظامي، اطلاعاتي و سياسي كشورهاي درگير در جنگ شد.

اما در آستانه جنگ جهاني دوم، در اوضاع سياسي، امنيتي- نظامي، اجتماعي و اقتصادي ايران تغييراتي صورت گرفته بود. برخلاف دوران جنگ جهاني اول، كه برغم فشارها و بحران‌هاي عديده داخلي و خارجي، هنوز جامعه ايراني تلاش مي‌كرد در فضايي آزادانه‌تر از دستاوردهاي سياسي، اجتماعي انقلاب مشروطه پاسداري كرده و تحولي قابل قبول در حيات سياسي خود ايجاد نمايد.
 
 
رضا شاه
 
عبور تانک های زرهی ارتش متفقین از شهر کرمانشاه. شهریور 1320
 
 
اما در آستانه جنگ جهاني دوم، سالياني طولاني بود كه به‌دليل استقرار ديكتاتوري خشن نظامي، دستاوردهاي سياسي و اجتماعي انقلاب مشروطه تقريباً سراسر ناديده گرفته شده و فضايي رعب‌انگيز و دهشت‌آفرين در عرصه كشور حاكم شده و نهادهاي به‌يادگار مانده از مشروطيت (در درجه اول، دولت و مجلس) عملاً خود به‌ابزارهايي كارساز براي پيشبرد علايق عمدتاً غيرقانوني و شبه‌قانوني حكومت تنزل جايگاه داده شده بودند. البته كه برخلاف دوران جنگ جهاني اول، كشور از آن نابساماني‌ها و چندپارچگي‌هاي امنيتي و سياسي فاصله معناداري پيدا كرده و در روابط حكومت با قدرتهاي جهاني و كشورهاي همسايه مناسبات علي‌الظاهر كمتر مداخله‌جويانه‌تري برقرار شده بود.
 
با اين حال همه اينها به‌معناي حل و فصل بنيادين مسائل و علايق سياسي، اجتماعي و اقتصادي جامعه ايراني نبود. برخلاف دوران جنگ جهاني اول كه در هر حال فضاي اجتماعي و سياسي هنوز براي مشاركت عمومي گشوده بود، در آستانه جنگ دوم جهاني نقش و جايگاه مردم كشور در تصميم‌سازي‌ها و مشاركت‌هاي واقعي سياسي و اجتماعي و حضور در عرصه‌هاي آزادنه‌تر اقتصادي تا حد هيچ تنزل داده شده بود؛ گستره مداخلات غيرقانوني و خلاف قاعده حكومت تا خصوصي‌ترين جنبه‌هاي زندگي و حيات مردم كشور فزوني پيدا كرده و همزمان با رشد فزاينده فساد سياسي، اقتصادي و اداري سيستماتيك و سراسري در اركان حاكميت و دولت، كمترين انتقاد و اظهار نظر مستقل در باره علايق و اقدامات حكومت، تبعات وخيمي را به‌دنبال داشت. به عبارت ديگر ميان علايق، رفتار و اقدامات حكومت با خواستهاي ملت در جنبه‌هاي گوناگون سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، فرسنگ‌ها فاصله افتاده بود. تا جايي كه به‌نظر مي‌رسيد نوعي از خودبيگانگي عمومي، در جامعه گسترش يافته است. در چنين شرايطي بود كه وقتي، برغم آن همه سرمايه‌گذاريهايي كه سالها براي تقويت ارتش و قواي نظامي صورت گرفته بود، كشور به‌سرعت توسط متفقين متجاوز اشغال گرديد، اكثريت مردم كشور در حالتي از بي‌عملي تحميلي، بهت و حيراني غم‌بار ناشي از پيشينه و تبعات سوء ديكتاتوري فزاينده داخلي و فاجعه تصرف كشور توسط بيگانگان سير مي‌كردند. چه از يك‌سو شاهد بودند كه اين تجاوز خارجي بندهاي سراسر فسادآور و سركوب‌كننده ديكتاتوري رضاشاه را از هم مي‌گسلد و در همان حال، تجربه خفت‌آور و تحقيركننده اشغال كشور توسط بيگانگان را، كه پيشاپيش آشكار بود تبعات سوء سياسي، اجتماعي، اقتصادي و امنيتي زايدالوصفي را به‌دنبال خواهد آورد، بر قاطبه مردم ايران در اقصي نقاط كشور تحميل خواهد كرده و عصر جديدي از فلاكت و بي‌سروساماني ناشي از تجاوزكاري خارجي را به‌دنبال خواهد آورد.   


* در جنگ جهانی اول ارتش آن‌چنانی نداشتیم که در مقابل یورش دشمن مقابله کند. اما با روی کار آمدن رضاخان که مدعی ساخت ارتش کارآمد و نیروی نظامی قوی بود چرا نتوانستند در جنگ جهانی دوم در مقابل بیگانگان مقاومت کنند؟

پاسخ 3: همان‌گونه كه قبلاٌ هم عرض شد، برخلاف آنچه گفته شده است، استعداد، كارآيي و توان ارتش منظم و مجهز رضاشاه را، كه رقم آن تا حدود يكصدهزار نفر هم اعلام شده است، اساساً بايد در كاليبر و اندازه ارتش‌ها و قواي نظامي كشورهاي كوچك و جهان سومي همان روزگار مورد مطالعه قرار داد. شايد بشود گفت، مقابله قواي نظامي ايران با ارتش قدرتمند روسيه تزاري در دوران سلطنت فتحعلي‌شاه،‌ آخرين آوردگاه نظامي ايران با قدرتهاي نظامي بزرگ جهان بود. از آن پس در تمام دوران سلطنت قاجارها هيچگاه ارتش منظم و قدرتمندي كه ياراي مقاومت در برابر قدرتهاي نظامي بزرگ جهان را داشته باشد، در ايران شكل نگرفت. اگرچه رضاشاه در راستاي تجهيز و گسترش كمي و كيفي ارتش سرمايه‌گذاريهاي زيادي انجام داد، اما، ارتش او كه بالاخص تا اوايل دهه 1310 عمدتاً در نبرد و مقابله با شورش‌هاي محلي و درگيري‌هاي داخلي كارآيي قابل قبولي از خود نشان داده بود، حتي از حداقل توان لازم براي مواجه با ارتشهاي قدرتمند جهاني برخوردار نبود. با اين توضيح كه، علي‌رغم ظاهر پرزرق و برق ارتش رضاشاه، كفايت سطوح مختلف فرماندهي آن بسي مورد ترديد بود. اكثري از فرماندهان عاليرتبه ارتش به اقسامي از فسادهاي مالي و اداري و ... آلوده شده بودند و بالاخص از قدرت مانور و تصميم‌سازي در لحظات سخت و سرنوشت‌ساز عاجز بوده و در برابر رضاشاه آلت فعلي بيش به‌نظر نمي‌رسيدند.
 
در آستانه جنگ جهاني دوم و حتي طي يكي دو ماهه منتهي به‌اشغال ايران كه نشانه‌هاي آشكارتري از احتمال تجاوز نظامي متفقين به‌ايران وجود داشت، تقريباً مي‌شود گفت هيچگونه استراتژي يا حتي تاكتيك مشخص و قابل اتكايي براي مواجه ارتش با حملات احتمالي خارجي پيش‌بيني نشده بود. تا جايي كه وقتي متفقين در سحرگاه روز سوم شهريور 1320 به‌ايران حمله كردند اكثري از واحدهاي نظامي كشور در بخشهاي مختلف در  بي‌اطلاعي تمام و كمالي سير كرده و در نوعي استيصال و بي‌سروساماني به‌سر مي‌بردند؛ فرماندهان ارشد نظامي عملاً غافلگير شده و ناتوان از اتخاذ هرگونه آرايش تدافعي شدند. حتي خود رضاشاه هم برغم سابقه طولاي نظامي‌گري‌اش كه گمان مي‌رفت سيطره كاملي بر مجموعه ارتش دارد، در برابر حمله متفقين به‌ايران غافلگير شد و تقريباً مي‌شود گفت قادر نشد براي مقابله با متجاوزان كمترين ابتكار عملي از خود نشان بدهد.  به‌همين دليل هم بود كه از همان استعداد و توان بالفعل و موجود در ارتش نيز براي مقابله آبرومندانه با خصم متجاوز استفاده مطلوب و مناسبي صورت نگرفت.  
 
رضا شاه
 رضاشاه پس از ورود ارتش متفقین به خاک ایران و پیش از آنکه برای همیشه ایران را ترک کند.
 
 
* در طی جنگ جهانی اول شاهد مقاومت بخش هایی از مردم به خصوص عشایر و مرزداران و ژندارمری در جنوب هستیم. اما در جنگ دوم هیچ مقاومتی از طرف مردم انجام نمی شود. علت اصلی بی اعتنایی مردم در این زمینه چیست؟

واقعيت اين است كه سياست‌هاي سركوبگرانه و دهشت‌آفرين دوران ديكتاتوري 16 ساله رضاشاه ديگر انگيزه، روحيه و رمقي در مردم كشور باقي نگذاشته بود كه بتوانند در برابر خصم متجاوز مقاومتي جدي از خود نشان بدهند. در سراسر دوران رضاشاه تلاشهاي بي‌وقفه و مداومي براي از ميان برداشتن منتقدان و تنزل اعتماد به‌نفس عمومي صورت گرفته و شخصيت‌ها، جريان‌ها و نهادهاي مستقل و صاحب رأي و مراكز داراي اقتدارِ سالهاي منتهي به‌سقوط سلطنت قاجارها، به‌انحاء گوناگون سركوب و نقش و جايگاه آنان در مجموعه تصميم‌سازي‌ها و دفاع شرافتمندانه از كشور به‌حد هيچ كاهش داده شده بود.
 
سياست‌هاي يكدست‌سازي و تمركزگرايي رضاشاه، برغم برخي تبعات مثبت امنيتي و سياسي، اكثر قريب به‌تمام ايلات و عشاير و مرزبانان سنتي ايران در اقصي نقاط كشور را كه طي سده‌هاي گذشته نقش تعيين كننده‌اي در دفاع از تماميت ارضي و سرزميني ايران زمين ايفا مي‌كردند، خلع سلاح و سخت ضعيف و ناتوان از هرگونه اقدام بالفعل نظامي و دفاعي در مرزهاي كشور ساخته بود. به‌همين دليل برخلاف دوران جنگ جهاني اول كه عشاير و مرزداران ديرپاي ايران، و نيز نيروي ژاندارمري در سراسر دوران اشغال ايران توسط طرفهاي متخاصم در جنگ، مقاومت‌هاي دليرانه تأثيرگذاري از خود نشان داده و به‌نمادهايي ماندگار از مصاديق بارز مقاومت ملي در برابر متجاوزان خارجي ارتقاء جايگاه يافته و در آن دوران بس دشوار و حزن‌انگيز و به‌مثابه مرحمي بر زخم‌هاي فروخورده و التيام‌نايافته مردم كشور ظاهر شدند؛ اما، در دوران جنگ جهاني دوم، مي‌شود گفت كمترين اثري از مقاومت مردمي در براي متجاوزان خارجي ديده نشد. ديكتاتوري تبه‌كارانه دوران 16 ساله آسيب‌هاي كمتر جبران‌پذيري بر روح و روان و اعتماد به‌نفس ملي ايرانيان، از اقشار و گروههاي مختلف وارد ساخته بود. بسياري از جريانها، گروهها و شخصيت‌هاي مرجع و مورد اعتماد عمومي (از جمله علما و روحانيون، سران ايلات و عشاير، شخصيت‌هاي سياسي و فرهنگي و...) بر اثر سياستها و رفتارهاي ددمنشانه دوره 16 ساله، عملاً از اثرگذاري جدي در صحنه‌هاي مختلف سياسي، اجتماعي و امنتيي دور شده بودند.
 
به‌ عبارت بهتر مي‌توان گفت در آستانه حمله متفقين به‌ايران در جنگ جهاني دوم، نقش و جايگاه مردم كشور در دفاع از منافع ملي و مقابله با بحران‌هاي سياسي و امنيتي تهديد كننده كشور سخت كاهش داده شده بود و رابطه حاكميت با جامعه ايراني شكننده‌تر از آني شده بود كه اميدي به‌شكل‌گيري مقاومت‌هاي ملي- مردمي در برابر متجاوزان خارجي وجود داشته باشد. از همه اين‌ها گذشته، واقعيت تلخ‌تر اين بود كه به‌دليل سياستها و اقدامات بس‌سركوبگرانه، بي‌رحمانه و غيرانساني حكومت رضاشاه (در سطوح و شئون گوناگون) با اقشار مختلف مردم كشور و فساد مالي، اداري و امنيتي زايدالوصفي كه سر تا ذيل حاكميت را در خور فروبرده بود، بخش‌هاي زيادي از مردم كشور، برغم ميل باطني، حمله متفقين به‌ايران را به‌مثابه فرصتي مغتنم براي رهايي از ديكتاتوري سياه و بي‌سابقه رضاشاه ارزيابي مي‌كردند و مصيبت جانكاه اشغال كشور را بر تدوام حكومت تبه‌كار رضاشاه ترجيح مي‌دادند؛ اين موضوع چنان عموميت داشت كه در بسياري از مناطق كشور، مردم رها شده از ستم‌كاري 16 ساله، به‌ميمنت سقوط رضاشاه شادماني‌ها كردند!
 
 
رضا شاه 
 
 هواپیماهای شوروی با بمباران شمال ایران نیروی دریایی نوپای ایران و ناو جنگی "ببر" را درهم شکستند.
 
*آیا سرکوب کردن مردم (مانند سرکوب عشایر، قیام گوهرشاد، مقابله با اعتقادات و دیکتاتوری شخص شاه و ...) در عدم مشارکت مردم جهت کمک به حکومت برای مقابله با دشمنان تاثیر گذار بود؟

بدون ترديد سياستهاي سركوبگرانه رضاشاه و برخورد شديد و در عين‌حال غيرقانوني، خلاف‌قاعده و ستم‌كارانه‌اي كه با حقوق و علايق سياسي، اجتماعي، فرهنگي- ديني و اقتصادي مردم كشور از اقشار مختلف صورت گرفته بود، در اجتناب مردم كشور از مقابله با متجاوزان خارجي در جريان جنگ جهاني دوم نقش مهمي داشت. هم‌چنان كه پيش از اين هم اشاره شد، بسياري از شخصيت‌هاي مرجع (مانند علما و روحانيون، سران ايلات و عشاير، شخصيتهاي سياسي، فرهنگي و نظاير آنها) كه طي ساليان طولاني گذشته، در مقاطع گوناگون پرچمدار و پيشگام مقابله و مقاومت در برابر تجاوزات بيگانگان بودند، در دوران 16 ساله سلطنت رضاشاه سركوب و از عرصه تأثيرگذاري در فضاي عمومي كشور دور نگه داشته شده بودند.
 
برخوردهاي شديد رضاشاه با علايق و اعتقادات سياسي، فرهنگي و ديني قاطبه مردم كشور و تجاوزات پايان ناپذيري كه تا خصوصي‌ترين جنبه‌هاي زندگي مردم تسري يافته، اقتصاد، معيشت، فرهنگ و مدنيت ديرپاي ايراني- اسلامي را هدف گرفته بود، عملاً توان و انگيزه هر گونه دفاع از وضعيت موجود را (ولو با علم به‌تبعات سوء حضور اشغالگران بيگانه در كشور) از اكثريت مردم كشور سلب كرده بود. همين تجربه بي‌اعتنايي مردم كشور در قبال اشغال كشور و مهمتر از آن شادماني عمومي از خلع رضاشاه از سلطنت نشان مي‌دهد، تحليل‌ها و ديدگاههاي به‌اصطلاح تاريخي تمام كساني كه تا همين روزهاي اخير در داخل و خارج از مرزهاي ايران، به‌انحاء گوناگون مي‌كوشند از دستاوردهاي دوران حكومت رضاشاه دفاع كرده و اقدامات آن در شئون مختلف را در راستاي تأمين منافع ملي و دفاع از حقوق مردم ايران مورد سنجش قرار دهند، تا چه اندازه مي‌تواند عاري از واقعيت باشد. چگونه مي‌شود، بي‌اعتنا به دهها و بلكه صدها سند و مدرك برجاي مانده از آن روزگار، علناً و مستقيماً رو در روي مردم كشور، كه به‌دليل ستم‌كاريها و ددمنشي‌هاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي حكومت و اقسامي از فساد و بدكاره‌گي اداري، مالي و... دوره رضاشاه به‌جان آمده و تصويري بس‌غم‌انگيز و نوميدكننده از اوضاع و احوال دامنگير خود ترسيم كرده‌ و سقوط ديكتاتوري رضاشاه را موهبتي بزرگ ارزيابي كرده‌اند، ايستاد و مدعي شد، خير! همه اين اسناد و مداركي كه صراحتاً از فجايع آن روزگار سخن به‌ميان آورده‌اند، همه و همه دچار اشتباه شده‌اند و خدمات مشعشع رضاشاه به‌ملك و ملت را ناديده گرفته‌اند!

گفتگو از: حسین جودوی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 57
  • در انتظار بررسی: 24
  • غیر قابل انتشار: 17
  • ۰۱:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    5 42
    چون روحیه اصلاح طلبی افراطی که در ما هیچی نیستیم ما بی عرضه هستیم و ما بازنده ایم و ما باید همه چی رو بخریم و مثل بز فقط نگاه کنیم و برای بیکاران با شغل هایی مثل مشروب فروشی رقص آواز و کلآ صنعت پورن شغل ایجاد کنیم در اعماق پوست و گوش و روحشون رفته بود
  • ۰۱:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    5 46
    رهبرانقلاب، دیروز: مسئولان در صحبت‌هایشان با مردم، #امنیت را یادآوری کنند بعضی ملتفت نیستند که در کشور امنیت هست
  • ناشناس ۰۲:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    64 6
    سه ارتش بزرگ جهان یعنی شوروی و آمریکا و بریتانیا به ایران حمله کردند هیچ نیرویی نمی توانست در برابر این سه ارتش مقابله کنند.همین سه ارتش بودند که آلمان و ایتالیا و ژاپن را شکست دادند تا چه برسد به ارتش تازه تاسیس و کم تجربه ایران.
  • ۰۲:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    32 35
    اساسا ارتش رضاخانی مقاومت نکرد و بلافاصله فرار را برقرار ترجیح داد چرا که عرق و یا تعلقی نسبت به شاه یا کشور نداشت. مساله کمبود تسلیحات نبود. هر چند انتظار نمی رفت ارتش نوپای ایران بتواند متفقین را شکست دهد اما حداقل می توانست چند روزی برای آنها هزینه ایجاد کند تا آنها به آسانی به پایتخت ایران دست پیدا نکنند. درد ارتش رضاخانی چیز دیگری بود. خاصیت سربازگیری اجباری همین است. اجبار علاقه نمی آورد و سرباز اجباری فاقد انگیزه است. لهذا همه کشورهای دنیا حتی آنها که سربازی اجباری داشتند از همان جنگ جهانی دوم رو به استفاده از نیروهای داوطلب آوردند و همین نیروهای داوطلب سرنوشت جنگ را عوض کردند. بعد از جنگ هم به تدریج همه کشورها رزو به سوی حذف ارتش اجباری و جایگزین کردن آن با نیروهای داوطلب یا حداقل مزدور بر آمدند. رضاخان خود را پدر تاجدار و مالک الرقاب ایران می دانست و لهذا در تفکرذ او ملت فرقی با برده ها نداشتند. اما سوال اینجا است که چرا با وجود شکست خوردن کامل الگوی سربازی اجباری در دنیا همچنان باید آن را اجرا کرد؟ حتی اگر قرار نیست سربازی حرفه ای شود، حداقل باید طوری در کشور روح سلحشوری و احترام به سرباز و امکانات ویژه برای سربازان وجود داشته باشد که مردم از سربازی ولو اجباری با شورو شوق استقبال کنند. چیزی که در ژاپن جنگ جهانی دوم یا عراق زمان صدام یا همین الان در کره شمالی می بینیم. که با وجود اجباری بودن سربازی ، سرباز بودن یک افتخار و مزیت ویژه در کشور محسوب می شود و هر کس می خواهد از این برهه اجباری حداکثر استفاده را ببرد. خود ما در جنگ شاهد بودیم بیشترین فداکاریها اول از نیروهای بسیجی و داوطلب بود و بعد از پرسنل ارتش که متعهد به خدمت به ارتش بودند و نظامی گری حرفه آنها بود برای سربازیشان قسم یاد کرده بودند. اما کمترین بازدهی از نیروهای وظیفه و اجباری بود که متاسفانه خیلی هایشان هم فرار می کردند و حتی حکومت مجبور شد برای مجازات آنها به زور متوسل شود. متاسفانه در ایران هنوز نه گرایشی به حرفه ای کردن سربازی وجود دارد و نه زندگی سرباز و سرباز بودن ارزش و مزیتی تلقی می شود. وضعیت تا بدانجا بد است که بخش عمده کار بنیاد ملی نخبگان به بحث معافیت و جایگزین خدمت سربازی معطوف شده است حال آنکه نخبگان کشور باید مشتاق کار برای ارتش و نیروهای مسلح باشند. اما در نگاه رضاخانی وظیفه سرباز امتثال امر و جان دادن بی چون و چرا است و حقی هم ندارد. البته در همان دولت فاسد رضاخانی کسانی بودند که می دانستند این ارتش با این روحیه یک ساعت هم نمی تواند مقاومت کند لهذا فورا دستور تسلیم بی قید و شرط را صادر کرده و سربازان هم از خدا خواسته همه فرار کردند! تنها معدود نیروهایی که مقاومت کردند آنهایی بودند که واقعا سربازی را با اشتیاق و غیرت انتخاب کرده بودند و دستور تسلیم بی قید و شرط را امتثال نکردند. همه آنها در همان چند ساعت جانشان را از دست دادند بی آنکه بتوانند سدی در مقابل هجوم بیگانه ایجاد کنند.
  • ۰۲:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    6 45
    همین روزها زیباکلام مدعی میشه این انفعال موش گونه رضا قلدر در برابر بیگانگان باعث نجات ایران از گزند دشمنان بوده و به تمجید نوکر ارباب حواهد پرداخت.
  • سبحان شاهمرادی اصولگرا ۰۵:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    6 56
    چند دلیل داشت که یکی از دلائلش این بود که ارزشهای ارتش رضاخانی بر پایه تفکر جاهلی ملی گرایی و میهن پرستی استوار بود. هر نیتی به جز نیت خداطلبی باشد شیاطین در آن رخنه خواهند کرد و کار را به انحراف خواهند کشانید. نیت اگر اسلام بود و برای اسلام نبرد میکردند حتما پیروز میشدند.
  • ۰۷:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 55
    ارتش رضا شاه زا از ارتشهای شکست خورده کدام کشور ضعیف تر بود - مردم بودند که کشور ها را حفظ کردند - انگلیسی ها در جنگ اول در ایارن نسل کشی کردند ابتدا با قحطی ساختگی - سپس با میکرب وبا - سپس با رضاخان عقده ای در قدرت - ارتش بدون تکیه گاه مردمی ار تش فرمایشی بود - انگلیس ابصار آنرا می چرخاند - مثل ارتش صدام شکست فرمایشی را عارض ارتش کردند - رضاخان نایب انگلیسی ها بود خائنی که نه تنها صلاحیت حکمرانی نداشت بلکه سزای جاسوسی و سر سپردگی اش اعدام بود.
  • مسعود ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    36 7
    تحليل آبكي بود و مسخره اگر رضا شاه قدرت نداشت نميتونست مقابل كرد ها بلوچ ها و عرب ها وايسه و كشور تجزيه ميشد پسرش هم همينطور اگه منظم نبود و خريد هاي نظامي نبود چجور شما انقلابي ها ميتونستيد بجنگيد مشك شما اينه فقط با اين حرفا ميخوايد بگيد از همه بهتريد
  • اصلاحات ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    8 0
    باز عدم مطالعه کافی پادگان رضائیه که بعدها بزرگترین لشگر محمدرشاه شد و بعد از انقلاب شد لشگر 64 ارومیه شد از شهر خارج شده تا آخرین قطره خون آخرین نفر طی 10 روز مشغول شبیخون و دفاع متحرک بودند . در چهار محال هم سرهنگی پناه گرفته بود که سر آخر مجبور به حمله به تانک ها با اسب و شمشیر شد .... اصلا رضا شاه رو بذاریم کنار ما راضی نیستیم شما با شنیدن اسم اش کهیر بزنی . شما ایرانی سراغ داری چندساعته تسلیم بیگانه بشه ؟ اونم ارتشی های غیور ؟ اگر یک نمونه در یک منطقه ایران آوردید من حرف شما رو می پذیرم اگر نظریه تون سرپیچی از فرمان ترک مخاصمه بصورت پراکنده است و می گید ملاک نیست ... خب توپ ها رو به تهران و بیگانه پشت دروازه ...باید برای حفظ ناموس مردم و رجال سیاسی و مراجع ظاهرا فرمان تسلیم بدی .
  • ۰۹:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    9 0
    هواپیماهای شوروی با بمباران شمال ایران نیروی دریایی نوپای ایران و ناو جنگی "ببر" را درهم شکستند. مشرق احیانا مطمئنی درست نوشتی؟ ناو ببر رو نیروی هوایی انگلیس در آبهای جنوب ایران بمباران کرد!!!!
  • ۱۰:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    2 5
    چرا نعل وارونه میزنی .......یه کلام حرف راست .....مردم ایران بدلیل جغرافیای که درش زندگی میکنن دیوثگی ژنتیکی دارن.....شعر چرا میبافی ....هنوز هم دارن(پیام اصلاح طلبان به امریکا بیا ما رو تحریم کن)......وقتی کشوری نتونه شکم مردمش را سیر کنه(تامین امنیت غذایی .......گواهش در طول تاریخ بارها اتفاق افتاده....قحطی ها.....برخلاف تمدن های واقعی مصر ، هند و چین) ناموس فروشی زیرپوستی داره مردتیکه(اسمش را بگذار تقیه).......تا مشکل آب فلات ایران حل نشه همش شعره.....
  • ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    10 3
    ايا اقدامات رضا شاه 100درصد بد بود؟
  • ۱۱:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    12 2
    به نظر من تمام اقدامات رضاشاه خودخواهی و جاه طلبی نبود . برخی از اقدامات او برای قدرتمند کردن ایران بود .
  • محمد ۱۱:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    14 1
    تفکر جاهلی ملی گرایی و میهن پرستی؟ حیف اسم ایرانی که رو شماها بزارن. اینجا ایرانی که از سربازان کوروش کبیر تا داریوش بزرگ. از سربازان ارد و اشک تا دلاوران جنگ چالدوران از عباس میرزا دلاور تا همت باکری براش خون ریختن تا پایدار باشه. شرم بر تو و تفکرت
  • علی ۱۱:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    11 4
    هنوزم 98 درصد تجهیزات مال اون دورست. بزار برا خودشون اینارو بگن کی قبول میکنه جز خودشون و امثال خودشون
  • سبحان شاهمرادی اصولگرا ۱۱:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    4 9
    یعنی ارتش مجهز 300 هزار نفری شاه نمی توانست حتی یک هفته مقاومت کند؟؟!!
  • ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    7 6
    پس حداقل باید می رفتند و کشته می شدند و شرافتمندانه شکست می خوردند نه با تسلیم بی قید و شرط.
  • ۱۱:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    3 6
    تو پسر خوبی هستی ولی حیف که اندکی در اعتقاداتت انحراف وجود دارد.زنده باد اصولگرایی مرده باد بی تفاومتی . خوارج میگفتند هم علی معاذالله بد است و هم معاویه!! الان هم یک عده میگویند هم اصولگرایی معاذالله بد است و هم اصلاحطلبی!!.
  • ۱۱:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    4 0
    بله. اما این معدود نیروهای ارتشی کسانی بودند که دستور تسلیم بی قید و شرط را تمرد کردند. در جلفا و انزلی و سواحل و آبهای جنوبی هم دلیرانی بودند که مستقلانه ایستادند اما فقط برای وجدان خودشان.
  • ۱۱:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    3 2
    مردم ایران بدبخت تر از مردم اتیوپی بودند که پیش از جنگ جهانی اول با داشتن تنها نیزه و تیر و کمان ارتش تا دندان مسلح ایتالیا را شکست دادند؟
  • ۱۱:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    2 4
    بله. چون انما الاعمال بالنیات. آن کارهایی هم که به خطا خدمات او نامیده می شود همه و همه صرفا برای پر کردن چشم مردم و البته خدمت به بیگانه بود. دانشگاه تهران تاسیس شد با هدف آنکه مرکزی برای پروش افراد شاهدوست باشد چنانچه خود رضاخان در افتتاح آن گفت. و تا قبل از انقلاب هم عملا با تولید علم صفر مواجه بود. مگر در بعضی رشته های ادبی و انسانی. ارتش درست شد با نظام سربازی اجباری فقط برای سرکوب ملت به دست خود ملت. راه آهن درست شد فقط برای انتقال انگلیسی ها ارز مناطق نفت خیر جنوب به سواحل شمال! با عبور از مناطق ایلیلاتی و عشایر نشین ایران و نه شهرهای اصلی ایران! برای آنکه راه آهن بی دردسر درست شود عشایر باید بزور تخت قاپو می شدند و سرکوب می شدند - درست شبیه سرکوب سرخپوسهای برای احداث خط آهن آمریکا- به قیمت نابودی دامداری ایران و اجبار عشایر به کشاورزی که نتیجه آن کاهش خروجی آب از مناطق کوهستانی و بحران آب در مناطق مرکزی بود که الان به اوج رسیده است. رادیو آمد برای تغییر فرهنگ مردم ایران و عادی سازی ادبیات غربی و ساز و آوازها و شکستن هر چه بیشتر استقلال فرهنگی ایران. ماجرای کشف حجاب و نظایر آن هم بماند. قراداد فاجعه آمیز نفتی 1933 که نفت ایران را تا 1372 به انگلیس هدیه داد! و شد یک افتخار برای رضاخان. این ها بود شاهکارها و به اصطلاح خدمات یک جانی روانی و دزدی که کل ایران گردنه اش یود. اگر وقت کردید کتاب ورق پاره های زندان را بخوانید و ببینید در زندانهای او چه تعداد انسان بیناه فقط به خاطر پیشکش نکردن زمینهایشان به اعلیحضرت نابود شدند. نیت رضاخان نابود کردن ایران بود. و به آن هم رسید.
  • ۱۱:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    3 11
    همه اقدامات او فقط برای قدرتمند کردن خودش و خدمت به بیکانه بود.
  • ۱۱:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    1 2
    این هم دروغ است. چه کسی شیخ خزعل و سمیتقو و دیگران را تحریک به شورش کرد غیر از انگلیس؟ وقتی منافع انگلیس اقتضا کرد که فقط یک گردنه بگیر در کل ایران باشد، مهرهخ هایش را برای مقتدر کردن رضاخان قربانی کرد و ناگهان دست از حمایت آنها برداشت.
  • ۱۲:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    2 7
    رضا شاه حتی از فهم نقشه ایران عاجز بود و گرنه آرارت و اروند و... را به ثمن بخس نمی فروخت رضاخان احمقی بود که مورد پسند انگلیسی ها بود - کسانی که با این قزاق حشر و نشر داشته اند اغلب آنها چته های دست پرورده انگلیس هستند. در ولایات اغلب آنها چه داستانهایی برای آنها ساخته اند - افسوس جامعه هنری ایران ناتوان از ترسیم وضعیتی است که بر ایران گذشته است - عده ای از آنها آنقدر ترسو هستند که هنوز هم می ترسند رضا خان برگردد.
  • اصلاحات ۱۲:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    4 3
    مردم ایران دیوثــــگی ژنتیکی دارن ؟؟؟؟؟؟؟ کی نظر شما رو تائید کرده برای نشر عمومی جناب درافشان ؟ ناموس فروشی زیر پوستی اسمش تقیه است ؟ یعنی تقیه ناموس .... لا اله الا الله ... خدایی این رو حذف کنید خیلی فوله
  • اسفندیار ۱۲:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 0
    جنگ از سر فقر است و دفاع از سر غنی جامعه ای که جنگ می کند فقیر است اما جامعه ای که دفاع نمی کند از جامعه ای که جنگ می کند هم فقیر تر است
  • اصلاحات ۱۲:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 0
    جواب شهدای اصلاح طلب نه اصلا علمای اصلاح طلب هیچ . استادای اصلاح طلب دانشگاه که درس ات دادند به کنار چطوری روت می شه تو صف نماز با کسایی دست بدی که نصف شون رو به جرم اصلاح طلبی قذف کردی ؟ بسیار گناه بزرگی کردی . وردست کدوم اشرار که چه عرض کنم اشرار گاهی غیرت و شرف هم دارند . کدوم آرایشگاه زنونه قاطی اونجور خانوما چایی بردی ؟
  • سبحان شاهمرادی اصولگرا ۱۲:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    1 8
    تاریخ باستان پر است از خیانت شاهان مهین پرست جاهل ایرانی به ایران!!! لطفا بروید تاریخ بخوانید بعد از اعتقادات جاهلی تان دفاع کنید
  • ناشناس ۱۲:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    9 1
    اگر ارتش ایران درگیر میشد تلفات سنگینی میداد و پس از جنگ دیگر شوروی و آمریکا و نگلیس اجازه شکل گیری ارتش را نمی دادند و دیگر ایران را ترک نمی کردند و ایران به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میشد
  • ناشناس ۱۲:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    8 2
    موقعی که قوای هیتلر هم تسلیم شدند رضا شاه چکار می توانست بکند؟عراق در یک هفته تسلیم ارتش امریکا شد
  • ناشناس ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    3 0
    ارتش طبق دستور عمل کرد و مقاومت نکرد.اما بسیاری از ارتشی ها در شمال و جنوب در برابر اشغالگران جنگیدند و شهید شدند.آنهم در برابر ارتش های قدرتمند جهان که ژاپن و ایتالیا و آلمان را شکست دادند.
  • ناشناس ۱۲:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    2 1
    ایرانیان همیشه هم عرق ملی و میهنی داشتند و هم عرق دینی.هر دوی اینها لازم و مکمل است
  • ۱۳:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 3
    اصلاح طلبان و اصولگرایی هر دو کلماتی با اسامی زیبا و معنای بد هستند فرقی هم باهم ندارد. برای من عین بنی امیه و بنی عباس هستند. حالا تو دست داری اسمش را بگذار انحراف. ر آنچه من از آن حمایت می کن جریان انقلابی در مقابل جریان ضد انقلاب است دقیقا همین که رهبری می گوید.
  • ۱۳:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    3 1
    به محمد ابله تشریف دارید. حتی یک نفر از ملی گرایان جانش را فدا نمی کند! فقط کسانی که اعتقادی به دنیای بعد از مرگ دارند جان می دهند. حتی اگر لزوما مسلمان نباشند. استالین هم مجبور شد در مدت جنگ جهانی دوم کلیسا ها را باز کند و کشیش به خطوز مقدم جنگ بفرستد!
  • ۱۳:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 0
    هنوز آلمان تسلیم نشده بود!آلمان با مقاومتی خونین و چند ماهه تسلیم شد. عراق هم در جنگ کثیف شکست خورد. چطور ام القصر چهل روز مقاومت کرد اما بغداد یکشب هم مقاومت نکرد؟
  • ناشناس ۱۳:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    5 2
    رضا شاه و سرلشکر زاهدی از تجزیه ایران جلوگیری کردند.انگلیسی ها هیچ وقت به رضا شاه خوش بین نبودند.تحلیل آبکی ندهید
  • ناشناس ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    3 0
    در جنگ جهانی اول در شمال میرزا کوچک خان و... و در جنوب رییسعلی دلواری و... با اشغالگران جنگیدند. البته آلمانی ها هم به این رزمندگان کمک کردند
  • ناشناس ۱۴:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 1
    ..... نگو
  • لر اهواز خوزستان ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    2 1
    در همه جای ایران مقاومت هایی صورت گرفت.در شهر هفتکل خوزستان که در آن زمان پس از مسجدسلیمان بزرگترین شهر نفتی جهان بود شهید گنجی یک تنه در فرودگاه هفتکل یک تنه در برابر نیروهای انگلیسی اشغالگر ایستاد و شهید شد که آرامگاه او در این شهر هنوز وجود دارد.در اینترنت شهید گنجی هفتکل را جستجو کنید.
  • ناشناس ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    2 1
    چی داری میگی در اون زمان کارخانه ذوب آهن و ریسندگی و حتی هواپیماسازی به ایران آورد.اشتباهش برخورد بد با حجاب و برخی عقاید دینی مردم بود
  • علی ۱۶:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    4 1
    اگه قوام نبود که روسیه جون جونیتون اذربایجان هم بلعیده بود در کنار قفقاز... ههه تاریخ با داستان نمیشه تحریف کرد هرچی میخواین داستان سرایی کنین
  • ۱۷:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    2 2
    به ناشناس 14:26 ذوب آهن را پسرش آنهم از شوروی دریافت کرد و هواپیماسازی هم هرگز به ایران نیامد. برخی صنایع دیگر هم برای استفاده ارتش بود. ارتشی که برای سرکوب مردم فقط کاربرد داشت.
  • ۱۸:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    4 0
    تاریخ نشان داده که تنها راه نجات میهن پرستی وملی گرایی بوده .وقتی دشمن خارجی به میهن حمله کند فقط باید برای میهن و ملیت نبرد کرد و نه چیز دیگری
  • ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 4
    مگر رضاخان با دست خودش به حکومت رسید که استقلالی در حاکمیت داشته باشه هر قدمی که این ابله برداشت فقط قرار بود منافع انگلیس رو تثبیت کنه و نه بیشتر همونطور که در آخر هم تاریخ مصرفش قبل از مرگش به پایان رسید
  • ۲۰:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 0
    به ناشناس 12:26 وظیفه سرباز دفاع از کشور تا آخرین نفس است نه انجام محاسبات سیاسی. ضمنا نظر شما غلط است. ایران لهستان نبود. شرایط ایران شبیه شرایط تایلند بود که بین مستعمرات فرانسه و انگلیس واقع شده بود. در واع انگلیس و روسیه می توانستند خیلی زودتر ایران را تقسیم کنند اما همیشه ترجیح می دادند ایران به عنوان یک حائل بین روسیه و مناطق مستعمراتی انگلیس باقی بماند.
  • ۲۰:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 1
    دقت کنید که قوام خیلی هم کار مهمی نکرد. در واقع تهیدید ترومن سبب شد که شوروی آذربایجان را تخلیه کند. در آن زمان هنوز شوروی به بمب اتم دست نیافته بود.
  • ۲۱:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    1 0
    به اصلاحات مگر صدها منافق پشت سر پیغمبر نماز نمی خواندند؟ منافق قلبا کافر است هر چند ریش بگذارند و انگشتر عقیق دست بکند اما وقتی می خواهد نسخه ای تجویز کند صرفا نسخه سکولار می پیچد. به لر اهواز بله. حق با شما است اما اینها مقاومت تک و توک افراد با وجدان و غیور ارتش بود. شاید کمتر از 5 درصد ارتش. بقیه از خدا خواسته فرار کردند.
  • مهران ۲۲:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    4 1
    ناشناس ۱۱:۵۲ ميشه اينقدر افاضات نفرمايي؟؟؟نميدونم چرا اينقدر ذهنتون بستست....همه چيزو وارونه ميبينيد....رضا شاه از شمال به جنوب راه اهن كشيد فقط براي انگليسي ها؟؟؟برادر من انگليس ميخواست از بغداد به سمت هند مهمات بفرسته كه مسير راه اهن ميبايستي از غرب به شرق ميبود كه رضا شاه دقيقا عكسش عمل كرد....خواهشا كمي مطالعه كنيد خرف بزنيد.....مشرق ميدونم كامنت منو منتشر نميكني ولي خواهشا منتشر كن
  • ۲۳:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    1 1
    خطاب به مهران دانا دولت انگلیس پس از پایان جنگ اول مهمترین دشمن خود را بلشویکهای روسیه میدانست و سعی داشت در موقعیت مناسب نفرت خود را آشکار کند . نظامیان انگلیس بهترین نقطه برای حمله ای احتمالی به شوروی را ناحیه صحراهای مسطح و کم جمعیت ترکمنستان و قزاقستان تشخیص می دادند و لذا به رضاخان تحمیل نمودند تا راه آهن را به آن ناحیه برساند تا در حداقل زمان و کوتاهترین مسیر ممکن خود را از خلیج فارس به شوروی برسانند و با ساختن بندری کوچک در نقطه انتهایی راه آهن سراسری در جنوب شرقی دریای خزر ، قطعات کشتیهای جنگی خود را سریعا به دریای خزر رسانده و با ساخت آن، دریای خزر را در اختیار بگیرند و از ناحیه شرق دریای مازندران به داخل خاک شوروی نفوذ کرده و سرزمینهای کم جمعیت این ناحیه را به سرعت تصرف کنند . یه مقاله مفصل در همین مشرق درباره اش چاپ شده دانشت رو افزایش بده
  • ۲۳:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 0
    جناب علی تاریخ را نمیتوانید از ظن خودتان تفسیر کنید به هر حال یک واقعه حادث شده و نه بیشتر باید دید چه کسی نقلش میکند آنهایی که راست و دروغ را خلط میکنند و به خورد شما میدهند از آنهایی که سکوت میکنند قابل اعتمادتر نیستند
  • ۲۳:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
    0 0
    پرداختن به رضاشاه و قبلی ها !! دردی نه تنها از اینهمه مشکلات باز نمیکند ! یقین باعث حرفها و حدیث هائی هم خواهد شد !! رفتند و مردند و تمام شدند !!زنده ها را دریابید و خود آنچه ننمائید که به اقوال شماها آنها بد کردند !! دیگر تاریخ نویس و تاریخدان و میرززا و محرر در اینده قضاوت نخواهد کرد و کتاب خاطرات !! مدارک این زمانها ثبت باسند برابر است برای همیشه در معرض دید مردم و آیند گان خواهد بود !!پس بجتبیم !! که داره خیلی زود دیر میشود !!
  • مهماندار هواپیما ۰۱:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۵
    0 2
    مردم ان زمان انقدر از رضا شاه بد دیده بودن که حتی جنگ پارتیزانی هم نکردن مثل سایر کشور های اشغال شده
  • ۰۱:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۵
    0 2
    احسنت بر تو مشرق واقعا من همیشه پیش خودم زمان قاجار و رضا شاه رو قیاس میکردم و میگفتم بازم ارتش قاجاری فتعلیشاه در مقابل روسها مبارزه دلیرانه ای میکرد و اگه شورش ترکمنها در شمالشرق ایران نبود چه بسا ارتش فتعلیشاه شکست هم نمیخورد ولی ارتش ترسوی رضا شاه ابروی ایرانیان رو برد
  • ۰۳:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۵
    0 2
    انسانها فقط تاریخ را تکرار می کنند. پس حتما باید به تاریخ پرداخته شود و معلوم شود چرا الان از دیوی مانند رضاخان دارند یک قهرمان می تراشند.
  • محمد ۱۹:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۵
    1 1
    برادر محمد حرف شما تا حدودی درسته. کسی در راه دفاع از ناموس و میهن هم کشته بشه ، شهید به حساب میاد. یعنی نیت طرف دفاع باشه شهید است. ولی خب بازم بر می گرده به اصل خداشناسی. چه زمان ناموس مهم میشه؟ وقتی ایمان به خدا در قلب باشه همه این مسائل ریشه در باورهای الهی داره وگرنه با حیوانات فرقی نداریم که سر قلمرو به فرزندان خودشان هم رحم نمی کنند. اینقدر هم کوروش کوروش نکنید (حالا می ترسم بگم چرا چون از متعصب های کف بر دهان واهمه دارم تا فتنه درست نشه). خدا بالای همه این مسائله
  • سبحان شاهمرادی اصولگرا ۲۳:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۵
    1 2
    معلوم میشود تاریخ نخوانده ای
  • ۱۵:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۷
    3 0
    پس اگر کشوری با همان دین مردم دیندار ایران به ما حمله کند افراد دیندار مواقمت نمی کنند چون براشون فرقی نمیکنه و وطن براشون از دین مهمتر نیست !

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس